عشق یعنی یاء و سین !! | ||
چقدر ثانیه ها زود خاطره می شوند بی آنکه بیاد داشته باشی، آخرین ثانیه با شتاب ثانیه دیگر می شود و اینگونه مجموعه ای از خاطرات تلبار شده داری !!! گاهی چه تلخ اند خاطره ها، بی آنکه بخواهی ثانیه هایت را قربانی می کنند...
دلم یک مشت شادی کودکانه می خواهد و پرواز بی تردید... . این روزها دلم هوای دیدنش رو داره .اما می دانم این هم یک سراب بیش نیست. جای خالی او هم پیداست... خاطره ها.. خاطره ها و خاطره ها مثل تلی از ثانیه ها آوار روی سرم شدند ..... وقتی فهمیدم دیگه نمیبینمش...زمان ایستاد.... می دانم که هنوزم هست... آخرین باری که دیدمش خواب بود...چشماش بسته بود...آخرین باری که دیدمش نرفته بود...فقط خواب بود...فقط...
صبح ماه میهمانی خدا بود که رفت....
مادر بزرگم شاعر باران بود باورت می شود؟ 2 ماه دیگر جای خالی اش یک ساله می شود... یک سال که هزار سال شد... او رفت و من تنها برجا ماندم با یک دنیا آه و حسرت رفتن او. او رفت و من ماندم و در این ماندن، باید که خاطره «بودن و رفتن» او را تا پایان عمر با خود داشته باشم. +السلام علیک یا صدیقه الکبری... [ پنج شنبه 92/2/19 ] [ 12:35 عصر ] [ سجده ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |